جوانی دورانی است که همه آن را با عنوانهایی مثل بهار زندگی یا دوران طلایی عمرمان میشناسیم. بیشتر افراد در میانسالی و پیری، هنگامی که به جوانها برمیخورند اولین نصیحتشان به آنها این است که قدر جوانیتان را بدانید و تا جوان هستید زندگی خود را بسازید و....
با این تفاسیر اهمیت دوران جوانی برای همه ما روشن است، اما چگونه میتوانیم قدر این دوران طلایی را بدانیم و از آن بهترین استفاده را بکنیم؟ چگونه میتوانیم یک جوان موفق باشیم و احساس نکنیم که جوانیمان هدر رفته است؟ بهتر است برای رسیدن به جواب این سوالها خصوصیات یک جوان موفق را بدانیم و خود را ارزیابی کنیم و ببینیم چقدر با یک جوان موفق فاصله داریم.
بیشتر ما فکر میکنیم موفقیت یعنی یک کار بزرگ و خاص انجام دادن و یک انسان موفق بودن یعنی قهرمان بودن در صورتی که موفقیت یعنی بهترین استفاده از امکانات و موقعیتها در زندگی و تلاش برای رسیدن به اهداف با ارزش زندگی در کوتاهترین زمان ممکن.
هدفدار بودن
با توجه به تعریف موفقیت، مهمترین نکته آن هدف داشتن در زندگی است. جوان موفق کسی است که در زندگیاش هدفهای کوتاهمدت و بلندمدت دارد و طبق این اهداف به برنامهریزی میپردازد. او در همه زمینهها در زندگی برای خود هدف تعیین میکند و هیچ جنبه از زندگی را فدای جنبه دیگر آن نمیکند.
یک جوان موفق اهدافش را مینویسد و در جهت رسیدن به آن اهداف کوشش میکند. او چند وقت یکبار اهدافش را بررسی و ارزیابی کرده و فاصله خود را تا رسیدن به آنها میسنجد. او همیشه میداند که چه میخواهد و راجع به آن فکر و تحقیق کرده و اهدافش را متناسب با امکانات و شرایط خودش در نظر میگیرد. او نه بلندپرواز است و نه کوتهفکر نه در رویا زندگی میکند و نه زیادی همه چیز را دست کم میگیرد. او اهدافی واقعبینانه را برای زندگی خود در نظر میگیرد و در راه رسیدن به آنها با برنامهریزیهای دقیق پیش میرود.
امیدوار بودن
یک جوان موفق به آینده امیدوار است، او میداند که صرفنظر از مشکلاتی که هر کدام از ما داریم میتوانیم انسان موفقی باشیم. او به زندگی خوشبین است و عینک بدبینی را هیچگاه به چشمانش نمیزند.
ممکن است در زندگی مشکلات فراوانی سر راه هر کس قرار گیرد که او را از اهدافش دور کند یا امکاناتی برای رسیدن به اهدافش نداشته باشد، اما یک جوان موفق میداند، اگر بخواهد میتواند کمی آرامتر و شاید با راهی طولانیتر به هدفش برسد و برای رسیدن به آن خودش امکانات فراهم کند یا شاید اهدافش را کمی تغییر دهد و چند هدف کوتاهمدت برای خود تعریف کند تا پلهپله به اهداف بزرگترش دست پیدا کند.
او هیچگاه با اولین مانع سر راهش جا نمیزند و به خاطر مشکلات زندگی زانوی غم بغل نمیکند و ناامید نمیشود. یک جوان موفق اعتماد به نفس دارد و به تواناییهای خود واقف است و میداند که قدرت انجام خیلی کارها را دارد. او خود و تواناییهایش را به خوبی میشناسد و میداند که پا در کدام مسیر قرار دهد تا موفق شود. او با اعتماد به نفسی واقعبینانه و امیدی که هر روز در دلش نورافشانی میکند پیش میرود، هیچ مشکل و هیچ اتفاقی نمیتواند او را در مسیرش متوقف کند. شاید فکر کنید که اینها یک مشت نوشته دور از واقعیت هستند، اما به دور و بر خود نگاه کنید و ببینید که جوانهایی با شرایط سختتر از شما ولی موفقتر و امیدوارتر از شما بسیار زیادند که شما مدعی هستید تواناییهای بیشتری از آنها دارید، اما دائما مشکلات بیرونی را مانع خود میدانید در حالی که مشکل از درون شماست.
با خانواده بودن
یک جوان موفق خانوادهاش را فراموش نمیکند و میداند که خانوادهاش بهترین دوستان او هستند. او همیشه سعی در بهبود روابط خود با خانوادهاش دارد و اگر اختلاف نظری بین او و خانواده به وجود آید به خوبی میتواند آن را حل کرده و به یک توافق برسد. او رابطه دوستانه باپدر و مادرش را به هر نحوی حفظ میکند.
یک جوان موفق به جای اینکه همیشه از خانواده خود انتظار ایجاد امکانات و موقعیت برای پیشرفت و موفقیت خودش را داشته باشد، سعی در ایجاد موقعیت برای خود و حتی خانوادهاش میکند و روی پای خود میایستد و از خانوادهاش انتظارهای بیجا ندارد. یک جوان موفق دوستانش را با معیارهای خانوادگیاش میسنجد و دوستانی انتخاب میکند که در شأن خانوادهاش باشند.
موثر و پرکار
اکثر جوانها فکر میکنند که دوران جوانی تا ابد میماند و همیشه جوانند و وقتی به آنها گفته میشود که قدر جوانی خود را بدانید با خود میگویند کو تا پیری، ما تا پیری فاصله زیادی داریم، اما تا چشم به هم میزنند میبینند که جوانیشان بار سفر بسته و در حال رفتن است. یک جوان موفق قدر جوانیاش را میداند و از لحظات آن بهترین استفاده را میکند. جوانی بهترین موقع برای یادگیری است، درست است که هیچگاه برای یادگرفتن دیر نیست، اما اگر میخواهید در کمترین زمان بیشترین بهره را در زمینه یادگیری مطالب و مهارتها داشته باشید در جوانی به سراغ آن بروید.
یک جوان موفق آیندهنگر است و به ساختن آینده خود فکر میکند و برای آن برنامهریزی دارد و تلاش میکند. یک جوان موفق هیچ گاه بیکار نیست، او یا در حال یادگیری مهارتهاست یا دارد از مهارتهایش استفاده میکند. اینها به معنی نداشتن تفریح و اوقات فراغت نیست او برای تفریح خود نیز برنامهریزی دارد و اوقات فراغت خود را به بهترین شکل میگذراند. یک جوان موفق در عین کار و کوشش و تلاش برای آینده و رسیدن به اهدافش همیشه شاد و سرحال است و لبخند از لبانش جدا نمیشود او با دوستانش تفریح میکند و با خانوادهاش اوقات خوشی دارد، اما هیچ گاه از اهدافش دور نمیشود و آنها را فراموش نمیکند.
یادتان باشد در هر شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی،خانوادگی و... که هستید قابلیت موفق بودن را دارید، اگر بخواهید و باور داشته باشید، میتوانید به موفقیتهایی بزرگتر از آنچه در ذهنتان است برسید، فقط خود را دست کم نگیرید و از همین حالا به پا خیزید و به سوی اهدافتان پیش بروید که بهار جوانی همیشگی نیست و تا چشم باز کنید. دارید به جوانهای دور و بر خود میگویید: «قدر جوانیتان را بدانید.»
که در تمام شعر ها جاى معشوق، پهلوى عشق است.
کلمه ها دیوانه اند و به ما میخندند
اما خبر ندارند وقتى تو پهلوى منى،
من نه چیزى میبینم، نه چیزى میشنوم.
پهلوى من بیا.
پهلوى من بنشین.
پهلوى من بنوش.
همان پهلوى قدیمى.
همان پهلوى گرم.
حالا دیوانه کیست؟ پهلو!